خصوصی
خصوصی یعنی خصوصی دیگه....
چقدر دلم میخواهد گلدان ها را آب دهم و پرستوها را به اتاقم دعوت کنم برای اولین بار هر شب ترا به خواب ببینم.... مثل همیشه ساکت و آرام لب باز کنی و بگویی سیب ابن روزهاکه میگردد هر روز به انتظار آمدنت هستم ..
نظرات شما عزیزان:
در آسمان آفتاب ببینم و به دوستی از صمیم قلب بگویم دوستت دارم
مهربان باشم مثل قصه های خوب قدیمی، اتاقی به سادگی کودکی هایم داشته باشم
پروانه ای در اتاقم بال بزند و خبری در روزنامه بخوانم.
و...
.
.
.
الو
الو....
آخی بچم انتظار میکشه...انتظار خیلی سخت و دردناکه...امیدوارم کسی بهش دچار نشه..
البته بعضی وقتا هم شیرینه ها...همیشه دردناک نی
Power By:
LoxBlog.Com |